سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر آوندى بدانچه در آن نهند تنگ شود جز آوند دانش که هر چه در آن نهند فراختر گردد . [نهج البلاغه]
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حرف دل

سلام.اول شرمنده از اینکه مدتی نیامدم چون در گیر مسئله ای بودم که نمیدونم چرا خیلی روحم را آزار می داد.امروز حرف دلم یه جورایی با تمام حرف دل ها فرق داره بعد از کسانی که به این وبلاگ سر میزنند و از ماجرا خبر ندارند عذر خواهی میکنم اما شاید مفهوم حرفام براشون آشنا باشه.این چند روز گذشته دو گروه آمدند و شاید سه گروه ،گروه سوم  گروهی که می خوان از این دو جماعت رها بشند و خودشون به قولی نه به این گروه کار داشته باشند نه دبه آن گروه .اما من امروز اومدم گروه چهارمی اضاف کنم کسی که باید هم به این گروه کار داشته باشه هم به آن گروه . امروز دلم برای امام زمان سوخت، اما وای چی گفتم ،دلم برای خودم سوخت. از اینکه حتی بچه های یک گروه هم به جان هم افتادند که مبادا با گروه دیگه دست به گریبان نشوند و حرفی بین این دو گروه نباشد. آخه خدا خیرتان بدهد حتی اگر هم صد در صد مطمئن باشید که اتفاقی می افته بین دو گروه ،باید صد در صد بیشتر از آن مطمئن باشید که خدا ختم به خیرش میکنه اگر به خدا ایمان داشته باشیم بد نیست. اما با بچه ها درباره دغدغه حرف میزدم .گفتم فکر کنم دغدغه آدم ها باید امام زمانشون باشه یا حداقل ما شیعه ها. بهم گفتند تو مطمئنی که دغدغه شیعه ها امام زمانشونه . آره من مطمئن نبودم اما حداقل فکر میکردم دغدغه تشکل های مذهبی که دم از خدا و پیغمبر میزنند مهدی.این که امام زمان چی میگه؟ چی می خاد؟دنبال کدوم امام زمانند ؟دلم برای امام زمان سوخت چون شیعه هاش به جون هم افتادند.امام خمینی از اتحاد بین شیعه و سنی حرف میزد اما امروز اینجا دیدم اتحاد بین شیعه ها یا به قول خودشون بچه مذهبی ها هم نیست . اونها حتی نمیتونند همدیگر را در کنار هم تحمل کنند چه رسد با هم کار کنند . بهم میگن چیز هایی هست که تو نمیدونی .آره بابا من کوچکترم خیلی چیز ها را نمی دونم و اگر بخوام باهاشون حرف بزنم قطعا کم می یارم چون من فقط درباره مهدی کتاب خوندم . ما شیعه ها می خوایم سرباز امام زمان باشیم واقعا برای خودم متاسفم اگر امام زمان به حقیقت می خواست الان تصمیم بگیره باید واقعا از ما شیعه ها نا امید باشه . عجب شیعه هایی .قادر نیستند حرف مردم ،حرکات مردم را تحمل کنند .مردمی که حداقل هر دو گروه میگن شیعه هستند و از یک دین و مذهب و دنبال یک چیز . اونوقت چطور می خوان با دشمن مهدی کنار بیان و دوشادوش مهدی با دشمن بجنگند....؟!!!ما از دشمن های مهدی به مهدی بدتر رفتار میکنیم . خدا به دادمان برسد. خیلی وقت ها اگر به خاطر اماممون،خودمون و دنیای اطرافمون را فراموش کنیم بد نیست .آره میایم گروه مذهبی تشکیل میدیم هدف چیه؟ هدف احتمالی که ان شاء الله همینه ،اینکه دغدغه امام زمان را کم کنیم. اما خودمون داریم این دغدغه را که کم نمیکنیم هیچ روز به روز اضاف میکنیم .خسته شدم از بس به همه گفتیم که مسئله عصر ما غیبت نیست بلکه غفلته . اما خودمون از همه اون آدم ها غافل تریم . شدیم مثل بعضی بچه ها که دنیاشون همون چهار دیواری اطرافشونه. دنیامونو کردیم یه چهار دیواری به نام تشکل و بعد فقط تو فکر این هستیم که چه طور اون گروه دیگه را سر جاش بشونیم و خودمون بیشتر بالا بریم. چه چهار دیواری....دنیامونو اونقدر کوچک کردیم که نمی دونیم چی می خوایم ؟ چه کار میکنیم؟ درک نمیکنیم که کوتاهی از هر دو گروهه یا هر سه جبهه یا هر چهار تا یا هر چندتا که بخوان اسمش را بزاریم .آخه ما هممون معصومیم.....هممون به اون یکی جبهه میگیم که پیش امام زمان مسئولی اما انگار نه انگار که حتی اون موقع که این حرف را میزنیم امام زمان کنارمون ایستاده و نگاهمون میکنه و نمیدونم با خودش چی میگه . وقتی که حتی خودتون هم دارین ادعا میکنین و فقط به دیگران میگید پیش امام زمان مسئولید. خوب شما هم پیش امام زمان در مقابل حرف هاتون و رفتارهاتون مسئولید .اگر نیستید الله اعلم. پس چرا هی چوب لای چرخ همدیگه میزارید . یک بار برای همیشه فکر کنید که با این کارهامون می خوایم به کجا برسیم .به قله قاف . خدا رحمت کنه همه اون شهید هایی که چشم امیدشون به جوان هایی که حداقل می گفتند بچه مذهبی اند . اما امروز بیان ببینن چه طور بچه مذهبی ها نمی تونن همدگه را تحمل کنن و خودشون را از مردم برتر نمیدونم از این جور چیز ها میدونند .آخه بابا معصوم که نیستیم. هر چند تا جبهه و گروه اشتباه میکنند و یه جاهایی را کم میزارند . بهتره به جای اینکه وقتی همدیگه را میبینیم تو دلمون صلوات بفرستیم  یا لا اله الا الله بگیم و ثواب کنیم واقعا بفهمیم لا اله الا الله چیه ؟واقعا فکر نمیکردم که ما بچه شیعه ها این جوری با تفرق جواب حضرت زهرا رو بریم . وای به حال ما که بقیه فکر میکنند ما گروه ها با همیم و به خاطر اماممون هم که شده برای مجالس ائمه پشت هم را خالی نمیکنیم .عجب دو رویی .....!! اینم یک گناه . گناه دیگه ای مونده که انجام نداده باشیم ، خجالت نکشیم باز به کارمون ادامه بدیم (تفرق). با خودمم هستم که حاظر نشدم همه دنیا را فراموش کنم و بزنم به سیم آخر و بیام حرف هام را رودررو بگم.
الهی من لی غیرک ،مددی مددی مددی............شاید از این به بعد خیلی ها به وبلاگم سر نزنند اما دلم آرام ندارد بی جمال روی تو مهدی، ببخش صبح دیگری طلوع کردم در نبود تو مهدی ،شرمنده که در دوریت هنوز زنده ام مهدی

 

                                     باز تنها می توانم بگویم شرمنده ام مهدی




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( چهارشنبه 88/1/26 :: ساعت 11:51 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خداحافظ همین حالا
یا زهرا
بار الها
حرف دل
چشم تر
آد ینه
چشم انتظار
عید
جدایی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 3
>> بازدید دیروز: 1
>> مجموع بازدیدها: 15211
» درباره من

دریا
دریا به عنوان نویسنده از کربلا چه خبر دوست داشت در کربلا دریا باشه....اما حالا که قسمتمون کربلای این زمونه است ،دوست دارم سرباز امام زمان(عج) باشم به وسعت دریا

» آرشیو مطالب
زمستان 1387

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
نسیم روضه شیراز
نسل واصل

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



» طراح قالب