سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بزرگترین دریغها در روز رستاخیز دریغ مردى است که مالى را جز از راه طاعت خدا به دست آورد ، پس مردى آن را به ارث برد و در طاعت خداى سبحان انفاق کرد . او بدان انفاق به بهشت رفت و نخستین بدان راه دوزخ سپرد . [نهج البلاغه]
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» خداحافظ همین حالا

گریه ها امانم را بریده اند. می خواهم حرف بزنم حس می کنم جایی از قلبم سوراخ شده است.خسته از تو نیستم . خسته از هیچ کسی نیستم. خسته از دوستی ها و دشمنی ها نیستم. خسته از این همه دوری هستم. فاصله آدمها نسبت بهم آنقدر زیاد شده است، که گویی کسی، کسی را درک نمی کند .
یا باید مثل همه باشی ، یا اگر مثل کسی نباشی....
دلم گرفته است. از خودم. از خودم، که می ترسم مثل دیگران باشم.
هوای درونم دلتنگ است . دلتنگ. آنچنان دلتنگم که می خوام فقط سکوت کنم
سکوت .سکوت. سکوت
گاهی وقتها سکوت همه چیز است. گفته ها سیاهی دفترند
. سکوت

تـا لحظـه ظهـور شما گریه می کنم
در رو به روی آیـنـه ها گریه می کنم

یک روز در غریبی تان ذوب می شوم

یعنی تمـام داغ تـو را گریه می کنم

یک جمعه از شروع سحر با نبود تو

یک ریز تا نماز عشاء گریه می کنم

رنگ تمام زندگیم جور دیگری است

در سایـه نگـاه تـو تـا گریه می کنم

هر چند کـم، شبیـه تـو در گوشه دلم

من هم برای کرب و بلا گریه می کنم

دارد غـروب می شود امـا، نـیـــامدی

یا می کنی طلوع، و یا گریه می کنم

این جمعه هم نیامدی و قول می دهم
تـا جـمـعه ظـهـور شمـا گریـه می کنم




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( شنبه 88/2/12 :: ساعت 9:0 صبح )

»» یا زهرا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( شنبه 88/2/5 :: ساعت 8:19 صبح )

»» بار الها

خدایا

خدای من امروز خیلی دلم هوای مکه را کرده بیشتر از همیشه.خدایا میدونم از لحاظ مه آدم ها من بدم، درست ،آره من بدم اما به خداییت قسم به جز خانه تو جایی ندارم پس مرا پناه ده ای خدای من.
 خدایا این عزت برای من بس که بنده تو هستم و

 این فخر بس که تو پروردگار من باشی

تو آنچنانی که من دوست دارم پس

مرا آنچنان کن که می پسندی
الهی فرج آقایمان را برسان که دگر زمین هم از این انتظار دلگیر است



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( یکشنبه 88/1/30 :: ساعت 4:58 عصر )

»» حرف دل

سلام.اول شرمنده از اینکه مدتی نیامدم چون در گیر مسئله ای بودم که نمیدونم چرا خیلی روحم را آزار می داد.امروز حرف دلم یه جورایی با تمام حرف دل ها فرق داره بعد از کسانی که به این وبلاگ سر میزنند و از ماجرا خبر ندارند عذر خواهی میکنم اما شاید مفهوم حرفام براشون آشنا باشه.این چند روز گذشته دو گروه آمدند و شاید سه گروه ،گروه سوم  گروهی که می خوان از این دو جماعت رها بشند و خودشون به قولی نه به این گروه کار داشته باشند نه دبه آن گروه .اما من امروز اومدم گروه چهارمی اضاف کنم کسی که باید هم به این گروه کار داشته باشه هم به آن گروه . امروز دلم برای امام زمان سوخت، اما وای چی گفتم ،دلم برای خودم سوخت. از اینکه حتی بچه های یک گروه هم به جان هم افتادند که مبادا با گروه دیگه دست به گریبان نشوند و حرفی بین این دو گروه نباشد. آخه خدا خیرتان بدهد حتی اگر هم صد در صد مطمئن باشید که اتفاقی می افته بین دو گروه ،باید صد در صد بیشتر از آن مطمئن باشید که خدا ختم به خیرش میکنه اگر به خدا ایمان داشته باشیم بد نیست. اما با بچه ها درباره دغدغه حرف میزدم .گفتم فکر کنم دغدغه آدم ها باید امام زمانشون باشه یا حداقل ما شیعه ها. بهم گفتند تو مطمئنی که دغدغه شیعه ها امام زمانشونه . آره من مطمئن نبودم اما حداقل فکر میکردم دغدغه تشکل های مذهبی که دم از خدا و پیغمبر میزنند مهدی.این که امام زمان چی میگه؟ چی می خاد؟دنبال کدوم امام زمانند ؟دلم برای امام زمان سوخت چون شیعه هاش به جون هم افتادند.امام خمینی از اتحاد بین شیعه و سنی حرف میزد اما امروز اینجا دیدم اتحاد بین شیعه ها یا به قول خودشون بچه مذهبی ها هم نیست . اونها حتی نمیتونند همدیگر را در کنار هم تحمل کنند چه رسد با هم کار کنند . بهم میگن چیز هایی هست که تو نمیدونی .آره بابا من کوچکترم خیلی چیز ها را نمی دونم و اگر بخوام باهاشون حرف بزنم قطعا کم می یارم چون من فقط درباره مهدی کتاب خوندم . ما شیعه ها می خوایم سرباز امام زمان باشیم واقعا برای خودم متاسفم اگر امام زمان به حقیقت می خواست الان تصمیم بگیره باید واقعا از ما شیعه ها نا امید باشه . عجب شیعه هایی .قادر نیستند حرف مردم ،حرکات مردم را تحمل کنند .مردمی که حداقل هر دو گروه میگن شیعه هستند و از یک دین و مذهب و دنبال یک چیز . اونوقت چطور می خوان با دشمن مهدی کنار بیان و دوشادوش مهدی با دشمن بجنگند....؟!!!ما از دشمن های مهدی به مهدی بدتر رفتار میکنیم . خدا به دادمان برسد. خیلی وقت ها اگر به خاطر اماممون،خودمون و دنیای اطرافمون را فراموش کنیم بد نیست .آره میایم گروه مذهبی تشکیل میدیم هدف چیه؟ هدف احتمالی که ان شاء الله همینه ،اینکه دغدغه امام زمان را کم کنیم. اما خودمون داریم این دغدغه را که کم نمیکنیم هیچ روز به روز اضاف میکنیم .خسته شدم از بس به همه گفتیم که مسئله عصر ما غیبت نیست بلکه غفلته . اما خودمون از همه اون آدم ها غافل تریم . شدیم مثل بعضی بچه ها که دنیاشون همون چهار دیواری اطرافشونه. دنیامونو کردیم یه چهار دیواری به نام تشکل و بعد فقط تو فکر این هستیم که چه طور اون گروه دیگه را سر جاش بشونیم و خودمون بیشتر بالا بریم. چه چهار دیواری....دنیامونو اونقدر کوچک کردیم که نمی دونیم چی می خوایم ؟ چه کار میکنیم؟ درک نمیکنیم که کوتاهی از هر دو گروهه یا هر سه جبهه یا هر چهار تا یا هر چندتا که بخوان اسمش را بزاریم .آخه ما هممون معصومیم.....هممون به اون یکی جبهه میگیم که پیش امام زمان مسئولی اما انگار نه انگار که حتی اون موقع که این حرف را میزنیم امام زمان کنارمون ایستاده و نگاهمون میکنه و نمیدونم با خودش چی میگه . وقتی که حتی خودتون هم دارین ادعا میکنین و فقط به دیگران میگید پیش امام زمان مسئولید. خوب شما هم پیش امام زمان در مقابل حرف هاتون و رفتارهاتون مسئولید .اگر نیستید الله اعلم. پس چرا هی چوب لای چرخ همدیگه میزارید . یک بار برای همیشه فکر کنید که با این کارهامون می خوایم به کجا برسیم .به قله قاف . خدا رحمت کنه همه اون شهید هایی که چشم امیدشون به جوان هایی که حداقل می گفتند بچه مذهبی اند . اما امروز بیان ببینن چه طور بچه مذهبی ها نمی تونن همدگه را تحمل کنن و خودشون را از مردم برتر نمیدونم از این جور چیز ها میدونند .آخه بابا معصوم که نیستیم. هر چند تا جبهه و گروه اشتباه میکنند و یه جاهایی را کم میزارند . بهتره به جای اینکه وقتی همدیگه را میبینیم تو دلمون صلوات بفرستیم  یا لا اله الا الله بگیم و ثواب کنیم واقعا بفهمیم لا اله الا الله چیه ؟واقعا فکر نمیکردم که ما بچه شیعه ها این جوری با تفرق جواب حضرت زهرا رو بریم . وای به حال ما که بقیه فکر میکنند ما گروه ها با همیم و به خاطر اماممون هم که شده برای مجالس ائمه پشت هم را خالی نمیکنیم .عجب دو رویی .....!! اینم یک گناه . گناه دیگه ای مونده که انجام نداده باشیم ، خجالت نکشیم باز به کارمون ادامه بدیم (تفرق). با خودمم هستم که حاظر نشدم همه دنیا را فراموش کنم و بزنم به سیم آخر و بیام حرف هام را رودررو بگم.
الهی من لی غیرک ،مددی مددی مددی............شاید از این به بعد خیلی ها به وبلاگم سر نزنند اما دلم آرام ندارد بی جمال روی تو مهدی، ببخش صبح دیگری طلوع کردم در نبود تو مهدی ،شرمنده که در دوریت هنوز زنده ام مهدی

 

                                     باز تنها می توانم بگویم شرمنده ام مهدی




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( چهارشنبه 88/1/26 :: ساعت 11:51 صبح )

»» چشم تر

باز باران ! باز باران بی صدا
می چکد در حجم سرد کوچه ها
کوچه های بی تفاوت از عبور
کوچه های خالی از سنگ صبور
کوچه های سرد و ساکت خالی اند
مسکن  نامردم   پوشالی اند
کوچه ها احساس را گم کرده اند
چینه هایش یاس را گم کرده اند

کوچه ی بی یاس یعنی انجماد
بر خزان کیشان، هماره انقیاد
کوچه ها فریاد را نشنیده اند
قصه ی بیداد را نشنیده اند
ساکنان با دیو و دد خو کرده اند
فتنه های خفته را رو کرده اند
کوچه ها ! ققنوس آتش زادتان
شد خلاص از شعله ی بیدادتان
این شما و شهر و این شهر شما
شهر خالی از خدا بهر شما
ای شمایان ، ای شمایان دروغ!
این شما و ناخدایان دروغ !
شهر خالی از صدا ، مال شما
خوان الوان ریا ، مال شما
ای اهالی فریبستان هیچ
گمرهان سیب سیبستان هیچ
رفت خورشید و نشد پروایتان
با چه روشن می شود فردایتان
تا شما مشتاق از این تیره شبید
نا شناس  حرمت  ام ابید

لیلة القدر از کف ایام رفت
مطلع الفجر از کف ایام رفت
موکنان  مویه کنان گل می برند

یاس را از پیش بلبل می برند
منخسف شد چون عذار ماه ماه
بعد از این خورشید می موید به چاه
بعد از این خورشید می ماند غریب
می تراود از لبش امن یجیب

لانه خالی از کبوتر شد دریغ!
خالی از عشق پیمبر شد دریغ!
بعد تو شعری  که در چشم تر است
چادر خاکی و مسمار در است
مثنوی ای مثنوی ! فریاد کن !
بغض صدها ساله را آزاد کن !

یاد کن از شعر زهرا ای نسیم
انّ مولانا علیٌ مستقیم
باز باران ! باز باران بی صدا
می چکد در حجم سرد کوچه ها ...



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( سه شنبه 88/1/11 :: ساعت 9:5 صبح )

»» آد ینه

سلام همانطور که هممون می دونیم امروز جمعه است.اما دیگه از خودمم خجالت میکشم که بگم یک روز جمعه دیگه هم داره میگذره اما هنوز نیومده.دوست داشتم فکر کنم کر شدم و صدای مهدی(عج) رو که تکیه به کعبه داده و میگه (انا بقیت الله) تنها من نشنیدم اما آقام اومده و انتظارش تموم شده.دیگه خجالت میکشم از خدایی که همه خوبی ها رو به ما داد و در قبالش یک دل عاشق صاف و صادق خواست اما من ....خدایا امروز دلم می خواد از ته ته دلم داد بزنم بگم:
خدای من دوست دارم..... دوست دارم.....دوست دارم 
ببخش اگه بنده خطاکاریم.انصافا خدا خدای خوبیه.دعام اینه که بنده کوچیکت بمونم.خاک پای امام مهدی ام ب....


بــایـد تــمام حــاشــیه‌ها را رهــا کــنم
آقــا اجــازه هــست شــما را صـــدا کــنم ؟؟
ایــنجا کـسی به فکر شما نیست! چاره نیست
بــاید کــه راه را ، ز رفیـــقان جــدا  کــنم
شــایــد زیــاد رفتــه‌ای آقــا ! چـــگـونــه مـن
بـا ایــن ‌هــمـه گـذشـتن آدیـــنه ، تــا کــنم ؟؟
آنــقـدر جــمـعه رفــت و خـبر نیـست از شـما
مـانــدم چــگونـه آمـدنـت را دعـا کـنـم  
دل در قـنوت بـود و دو چــشمم بــه خــواب رفت
بــایــد نــمازهـــای خـــودم را قــضــا کـــنم !!
بــا شــعر هـم نمــی‌شود از غــربــتت سـرود
آقـــا چــگـونـه دیـن خــودم  را  ادا  کــنم ؟؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( جمعه 88/1/7 :: ساعت 3:56 عصر )

»» چشم انتظار

بی تو دنیا پوچ و زندانی بلاست      یا ابا صالح طفیلی از شماست
عشق دیدارت مرا مجنون نگاشت    این جنون من رابسی محزون بداشت
هرزمان گویم اباصالح کجاست         این دوا بر درد بی درمان کجاست
جان ما آمد به لب جانان کجاست     شب به سر آمد مه تابان کجاست
فضل ورحمت از شما بارد هزاران       مثل باران برتمام کوهساران
صد مجلد هرکدامش صدهزار            این نباشد گوشه ای زآن چشمه سار
عشق مولا برتر از جانهای ماست     جان ما وابسته این عشق هاست

یا الاهی عشق ما مهدی رسانی     یا که جان را زاین عاشق ستانی

یابن الحسن میشه عید دیدنی یه سر به خونه ما هم بزنی.
چشم انتظارم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( سه شنبه 88/1/4 :: ساعت 9:22 صبح )

»» عید

سلام،امروز روز عیده ،روزی که خیلی ها منتظر اومدنش بودن، خودشون را از چند هفته قبل آماده کردن، خونه هاشون رو تمیز کردن یا به قولی خانه تکانی. اما شاید یادم رفته امروز جمعه هم هست.
منم مثل دوست هام خسته شدم از اینکه بخوام بگم ای کاش....اما مثل اینکه باید دوباره بگم.ای کاش همونقدر که منتظره اومدن عید بودیم ،منتظر اومدن یوسف زهرا هم بودیم، فکر کنم روز اومدنش عید بزرگی داشته باشیم.کاش همونطور که خانه تکانی میکردیم ،حداقل یه امروز رو خونه دلمون رو صفا میدادیم تا همه چیز هایی که باید ازش پاک شه رو پاک کنیم و یه گل زیبای یوسف زهرا برا همیشه توش بزاریم.
به امید اینکه امروز روز ظهور باشه یا امسال سال اومدن آقامون.ان شاء الله
ندبه یعنی شکایت از جدایی ها
امسال سفره هفت سینمون رو یه جا دیگه پهن کنیم .عید اصلی در راهه با اومدن آقا



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( جمعه 87/12/30 :: ساعت 7:40 صبح )

»» جدایی

سلام
امروز در آستانه سال جدید تنها می خوام یک عکس بزارم تفسیرش با شما دوست عزیز


آی آدم ها بیاییم امسال را یه جور دیگه شروع کنیم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » دریا ( چهارشنبه 87/12/28 :: ساعت 8:42 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خداحافظ همین حالا
یا زهرا
بار الها
حرف دل
چشم تر
آد ینه
چشم انتظار
عید
جدایی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 4
>> مجموع بازدیدها: 15752
» درباره من

دریا
دریا به عنوان نویسنده از کربلا چه خبر دوست داشت در کربلا دریا باشه....اما حالا که قسمتمون کربلای این زمونه است ،دوست دارم سرباز امام زمان(عج) باشم به وسعت دریا

» آرشیو مطالب
زمستان 1387

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
نسیم روضه شیراز
نسل واصل

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



» طراح قالب